بازرسی خانه به خانه برای یافتن کبوتر
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۲۴۰۳۶
اشاره: ماجرای قتل دختری بهنام اقدس در آبادی قلعهمرغی، اولین جنایتی بود که با حضور کارکنان انگلیسی فرودگاه در این آبادی اتفاق میافتاد و همه ساکنان آبادی بهخاطر ورود انگلیسیها نگران آینده بودند. اما کشتار کبوتران و اخطار دادستانی نظامی تهران به کبوتربازان بیش از هر حادثهای باعث نگرانی خانوادهها میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اولین روز مبارزه با کبوتر و کشتار این پرندگان، مردم با نگرانی از وقوع حادثهای در رابطه با این مبارزه صبح را آغاز کردند. هوای شرجی دم کرده ساکن بود و درختان سپیدار به انتظار نسیمی بودند تا شادمانه به رقص درآیند. به دستور رئیس پاسگاه قلعهمرغی، تفتیش خانهها از محله عشقبازها شروع شده بود. استوار نایب، رئیس گروه ضربت، همراه با وردستاش گروهبان سالاری و دو ژاندارم تفنگ بهدوش در کوچهها راه افتاده بودند تا خانههای کبوتربازان را بازرسی کنند. مردها و زنها و بچهها بر لب بام خانهها و پشت پنجرهها به تماشا ایستاده بودند تا گروه ضربت را تماشا کنند. استوار نایب که دوست نداشت، چشمش به نگاه سرزنش بار ساکنان کوچه بیفتد تند راه میرفت سرش پایین افتاده بود و نگاهش را از مردم تماشاگر میدزدید. میدانست که دیگر مردم آن رفتار احترامآمیز را نسبت بهخودش نخواهند داشت. گرما و کشمکش درونی، کلافهاش کرده بود. آفتاب مثل برگ گزنه خاردار گردن عرق کردهاش را میگزید. بر لب بام خانهها کبوتربازها، به طعنه قفسهای خالی کبوتران را بهدست گرفته بودند تا اعتراض خاموش خودشان را نشان دسته گروه ضربت بدهند. گروهبان سالاری، خشمگین ازاین نگاههای کینهجو، وسط کوچه ایستاد، دستها را بهکمر زد و بر چهرههای ساکنان خانهها چشم گرداند. پسر بچهای شوخ رفتار، یک چوب پر مخصوص کبوتربازان را به نشانه کبوتران در هوا چرخاند تا ادای کفتر بازها را درآورد، در حالی که گروهبان سالاری را میپایید و آسمان لخت بیکبوتر را نشانش میداد.
گروهبان سالاری از این اطوار تحقیرآمیز پسرک لجاش گرفت دلش میخواست این وروجک گستاخ را به پایین بکشد و با پاشنه پوتینها به سر و صورتش بکوبد.
فریاد زد: حواسات کجاست پسر!
پسرک شکلک درآورد و «چوب پر» را تندتر دور سرش چرخاند.
گروهبان بر سرش تشر زد: تنات برای شلاق میخاره وروجک؟
پسرک واهمهای نشان نداد و گفت: چیه سرکار؟ من که کفتر ندارم. تو هوا نگاه کردن و پر دادن خیالی کفتر هم جرمه مگه؟
و چوب پر را تندتر دورسر چرخاند. گروهبان تشرزد: نه پسر سرتق! تو هوا نگاه کردن و خیالی کفتر پروندن جرم نیست. فکری که تو کله اتداری خطر داره میترسم یک روز سرت را به باد بده!
استوار نایب با کج خلقی به گروهبان سالاری نهیب زد: سربهسر بچه نذار سالاری، راه بیفت بریم.
زنی در پیچه چادر، صورتش را پوشاند از لب بام خانهای خم شد و گفت:
-خان نایب، از شما یکی انتظار نداشتیم والله! چطور دلتان میاد کفترها رو سرببری.
استوار نایب سرش را پایین انداخت و در حالیکه عرق پس گردن خیساش را دست میکشید جواب داد: چه کنم خواهر. دستور قانونه دیگه. کفتر بازی و کفترداری قدغن شد. هر کی کفتر پنهان کنه با دادگاه نظامی طرفه، من چیکار کنم. مأمورم و معذور.
و آنگاه که تک سبیلهای آویختهاش را به دندان میکشید زیر لب گفت: مرده شور این وظیفه را ببره که دارم پیش این مردم بیحرمت میشم.
***
... نوبت بازرسی و تفتیش خانه اصغر سیاه، شاگرد قهوهچی بازارچه رسید. سیاهه خانههای افراد مشکوک را دار و دسته کریم سگ کش به گروهبان سالاری داده بود و پنهانی با گروهبان قرار و مداری داشتند که هر خانهای لو میدادند، لاشه کبوترانش باید نصیب آنها میشد.
اصغر سیاه روی پله ایوان نشسته بود و برای دسته مرغ و خروسها دانه میپاشید. میان ماکیان، یک جفت کبوتر رنگ شده از سروکول مرغها بالا میپریدند و دانههای گندم را حریصانه از نوک آنها میقاپیدند. اصغر سیاه این کبوترهای پرچیده را با مرکورکروم و مرکب دوات رنگ آمیزی کرده بود که قاطی مرغ و خروسها از دید گروه ژاندارمها پنهان بماند.
گوشه ایوان، یک زن ماتم زده دو کبوتر سفید را هم توی دامنش خوابانده بود با دست کاکلشان را ناز میکرد و زیر لب با صدای محزونی برایشان لالایی میخواند و در خیال دو پسرجوانمرگش را میخواباند.
وقتی صدای کوبه در حیاط بلند شد، صورت تیره و استخوانی اصغرسیاه به زردی زد. پاکت گندم را روی سر و تن مرغ و خروسها و کبوترهای رنگ کردهاش پاشید و هراسان به طرف هشتی حیاط دوید در کوچه را که باز کرد گروه ضربت استوار نایب توی حیاط ریختند. اصغر سیاه به دنبالشان راه افتاد و خاکسارانه گفت: اگر دنبال کفتر اومدی، اینجا تو خونه ما خبری نیست. خاطر جمع، این خونه پاک پاکه، فقط...
استوار نایب آمرانه گفت: ببین اصغر راستحسینی هر چی کفتر تو خونه داری، تحویل شون بده، ما رو خلاص کن.
اصغر سیاه گفت: بهجون خاننایب، شیش کفتر داشتم. بردم گاراژ، سپردمشون دست مسافر که ببره دهاتمون تحویل دوست و آشنا بده. این تن بمیره راست میگم خان نایب جون.
گروهبان سالاری، دستها را فاتحانه به کمرش زد و گفت: با مأمور قانون چانه نزن پسرجان به زبان خوش میپرسیم کجا قایم شون کردهای؟
آنگاه سر گرداند و بوکشان گفت: من دارم بوی کفتر حس میکنم.
خم شد و به یکی از کبوترهای رنگ شده قاطی مرغ و خروسها خیره ماند.
اصغر سیاه دستها را به سینه چسباند و قلبش شروع به تیپدن کرد.
و چشم استوار نایب به نقش خالکوبیشده روی بازوی اصغر افتاده بود. نقشی از چهره فرخلقای تاجدار که لبخندی محزون چون ژوکوند داشت.
گروهبان سالاری سرجنباند و روبه اصغر سیاه گفت: بهبه...! کبوتر رنگ کردی انداختی قاطی مرغها که مأمور قانون را گول بزنی؟
کارت زار شد اصغر آقا، ژاندارمها با یک اشاره او خیز برداشتند تا کبوترهای رنگ شده را توی چنگشان بگیرند...
ادامه در روز پنجشنبه آینده
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: مرغ و خروس ها استوار نایب اصغر سیاه گروه ضربت خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۲۴۰۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شانس قهرمانی تراکتور از بین رفت/ کورسوی رسیدن به نایب قهرمانی
به گزارش خبرنگار مهر، هفته بیست و ششم لیگ برتر فوتبال روز گذشته با انجام ۷ دیدار پیگیری شد که دو تیم بالای جدولی استقلال تهران و پرسپولیس موفق شدند به ترتیب ذوب آهن و نساجی را با نتایج مشابه دو بر یک شکست دهند تا به کورس خود برای تصاحب جام قهرمانی ادامه دهند.
در جدول و تا پایان هفته بیست و ششم، استقلال ۵۷ و پرسپولیس ۵۶ امتیازی هستند و به ترتیب در جایگاه اول و دوم قرار دارند. تنها ۴ هفته تا پایان فصل بیست و سوم زمان باقی است و هر تیم حداکثر ۱۲ امتیاز میتواند به اندوخته خود در جدول اضافه کند. با فرض بر اینکه تراکتور هر ۴ دیدار باقی مانده خود را پیروز شود، سرخهای تبریزی که اکنون ۴۴ امتیازی هستند، جمع امتیازاتشان به عدد ۵۶ خواهد رسید که باز هم یک امتیاز از استقلال کمتر دارند و به این ترتیب هیچ شانسی برای قهرمانی در این فصل ندارند.
همچنین رسیدن به جایگاه دوم جدول هم برای تراکتور خیلی سخت است و پرسپولیس و سپاهان باید در دیدارهای باقی مانده خود شکست بخورند تا تراکتور بتواند با تفاضل گل بهتر نسبت به پرسپولیس در رده دوم بایستد.
تراکتور در جام حذفی حضور دارد و هواداران این تیم امیدوارند تا قهرمانی جام حذفی از آن تراکتور شود تا سرخها در فصل آینده رقابتهای آسیایی حضور داشته باشند.
کد خبر 6098963