راز کفتر نامه رسان
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۱۶۰۹۱
خلاصهای از گذشته: در حاشیه فرودگاه قلعهمرغی، اولین فرودگاه تهران در جنوب شهر یک هواپیمای نظامی در برخورد با کبوتران سقوط کرد، دادگاههای نظامی محاکمه کبوتربازها را آغاز کردند و استوار نایب با دستهای از ژاندارمهای پاسگاه ژاندارمری، دستگیری کبوتربازها و تفتیش خانهها را آغاز کردند. ٭ ٭ ٭
عطر شیرین لالهعباسیهای توی باغچه جلوی قهوهخانه در خنکای هوا پخش میشد و نسیمی که از سوی دشت میوزید، این عطر دلانگیز را با خود میآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از نوچههای کریم سگکش کنار کپهای از لاشه کبوتران، لاشهها را یک به یک به سیخ میکشید و کبوتران کباب شده را بین ولگردان تقسیم میکرد و خود گاه بهگاه حریصانه به ران و سینه کبوتری چنگ میزد.
کریم سگکش روی چرخ دستی به پهلو لم داد. کبوتر بریان شدهای در دست را بالای سرش گرداند و سرخوشانه عربده کشید:
- تماشا کنین این هم کفتر پاپری لوطی قاسم.
آنگاه رو کرد به اژدر خله و نعره زد.
- ای اژدر خله بلمبون که هر شب کباب کمتر روبراهه.
اژدر از شوق، زوزه میکشید، آب دهانش را که از چانهاش کش آمده بود، با آستین پاک کرد و گفت: - چه کفترهایی. کباب کفتر کله قرمزی، شازده گلی، طوقی... آخ جون!
- زنده باد گروه عقاب و جملگی نعره زنان همه با هم دم گرفتند: زنده باد گروه کفترکش!
آنگاه به تاریکی کوچه زل زده و کلمات در دهانش ماسیده هراسان مشتهایش را پایین آورد و گفت: هی... بچهها استوار نایب داره مییاد.
کریم سگکش با اخم و غرور سرش را روی سینه چرخاند و گفت:
بذار بیاد خب، مگر کی باشه!
استوار نایب با قدمهای شمرده از میان چرخهای طوافها گذشت، کنار آتش رسید. کریم سگکش با لحن مستانهای از گوشه چشم نگاهش کرد، داد زد:
- جمال خان نایب را عشقه! بفرما کباب کفتر مهمون ما باش.
نایب لبخند تلخی زد. چشمهایش را با حالت تحقیرآمیزی تنگ کرد و گفت:
- من تا حالا لاشخوری نکردم. شما هم پاشین برین پی کارتون. بیکارهها!
کریم سگکش از لب چرخ طوافی پایین سر خورد، با حرکتی نامتعادل پاهایش را بر زمین کشید. پس و پیش رفت تا با سینهای فراخ، قرص و محکم سرپا بایستد.
روبهروی استوار نایب ایستاد و قلدرانه پرسید: - حالا اگر نریم چکارمون میکنی؟
استوار نایب با چهرهای پر غضب، دلیرانه غرید:
- گردنتو میشکونم. حرام لقمه!
اژدر خله، هولکی روی پنجه پاهایش نیم خیز شد. پسپسکی به عقب رفت و به پشت بهروی زمین غلتید. اما دیگران واهمهای نکردند. کریم سگکش، بازوهایش را از هم باز کرد و چشمهای بیحالش از حدقه بیرون زد. استوار نایب با چالاکی به بازوی کریم چنگ انداخت و با ضربه زانو صورتش را روی خرمن آتش خواباند. کریم از دردی که توی کتفش پیچید، نالهای کرد و با ضربه دیگر نایب به کنار خرمن آتش پرت شد. استوار نایب با خشم و نفرت نگاه غضبناکش را روی چهرههای دار و دسته کریم گرداند و فریاد زد:- دیگه کدومتون هوس قلدری تو سرش هست؟
همگی خاموش ماندند و پراکنده شدند. کریم سگکش که روی زمین نشسته بود و بازوی دررفتهاش را به دست میفشرد آه و ناله میکرد.
٭٭٭
در خانه استوارنایب، فرنگیس، دخترش، پای سفره صبحانه نشسته بود و دلش بیقراری میکرد. از فکر و خیال مهدی تا سحر خوابش نبرده بود. تکه نانی را میان انگشتانش ریزریز میکرد و از لای نردههای ایوان توی حیاط میریخت. برادر کوچکش رشید، فکر شیطنتآمیزی به سرش زد و گفت:
- کفتری که نداریم، برای چی نون میریزی تو حیاط؟
فرنگیس بغض کرد و بر سر برادرش تشر زد: به تو مربوط نیست، فضول نخواستیم!
مادرشان سر به زیر انداخته بود و انگشتانش توی سینی مسی، بیهوده میان لوبیاهای چشمبلبلی پی ریگی میگشت و زیرچشمی نگاهش به فرنگیس بود. پرسید:- چرا نمیری به خاله نرگس سری بزنی؟ زن بیچاره از غصه آقا مهدی، شب و روز نداره.
فرنگیس، منظور مادرش را فهمید و گونههایش از شرم سرخ شد. مادرش لبخند دلجویانهای به رویش زد و گفت:
- پاشو برو سری بهش بزن تا بابات نیومده. پیرزن سراغتو میگیره.
فرنگیس بلند شد و با اخم و ناز از نگاه پرمعنی برادرش گذشت و برای او شکلک درآورد. به اتاقش دوید تا چادر سر کند. دلش میخواست پر دربیاورد و پرواز کند.
ادامه روز پنجشنبه آینده
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: استوار نایب خرمن آتش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۱۶۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختران کردستان نایب قهرمان رقابتهای وزنهبرداری جوانان ایران شدند
تیم دختران وزنهبرداری کردستان در رقابتهای قهرمانی کشور با کسب چهار مدال طلا و یک مدال نقره با شایستگی عنوان نایب قهرمانی کشور را کسب کردند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان و به نقل از روابط عمومی هیئت وزنهبرداری استان، تیم جوانان وزنهبرداری دختران کردستان در رقابتهای قهرمانی کشور که به میزبانی شهرستان همدان برگزار شد، با کسب چهار مدال طلا و یک مدال نقره با شایستگی عنوان نایب قهرمانی کشور را کسب کردند.
نمایندگان کردستان همچنین در بخش نوجوانان نیز موفق به کسب دو مدال طلا و یک مدال برنز شدند.
این دوره از مسابقات با شرکت ۱۲۶ ورزشکار در ترکیب ۲۸ استان کشور طی روزهای ۱۶ الی ۱۸ اردیبهشت به میزبانی همدان و در سالن ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد.
برای تیم وزنهبرداری کردستان در بخش نوجوانان «حسنا امیری» با کسب دو مدال طلای دسته فوق سنگین، مقام نخست و عنوان قویترین دختر رده نوجوانان را کسب کرد و «آرتمیس امانی» نیز صاحب نشان برنز شد.
همچنین در بخش جوانان «مهنا عبدالهی» با کسب سه مدال طلا، مقام قهرمانی را کسب کرد، «کیژان مقصودی» یک مدال طلا و «آنیتا فیضی» نیز یک مدال نقره را برای تیم کردستان به دست آوردند.
تیم وزنهبرداری استان کردستان با دو ورزشکار در بخش نوجوانان و شش وزنهبردار در بخش جوانان با مربیگری «مهسا عبدالملکی» و سرپرستی «شینا امانی» در این دوره از مسابقات حضور پیدا کرد.
کد خبر 751588